×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

asheghaneh

× در انتظار خوابم و صد افسوس خوابم به چشم باز نمي آيد اندوهگين و غمزده مي گويم شايد ز روي ناز نمي آيد چون سايه گشته خواب و نمي افتد در دام هاي روشن چشمانم مي خواند آن نهفته نامعلوم در ضربه هاي نبض پريشانم مغروق اين جواني معصومم مغروق لحظه هاي فراموشي مغروق اين سلام نوازشبار در بوسه و نگاه و هم آغوشي مي خواهمش در اين شب تنهائي با ديدگان گمشده در ديدار با درد، درد ساكت زيبائي سرشار، از تمامي خود سرشار مي خواهمش كه بفشردم بر خويش بر خويش بفشرد من شيدا را بر هستيم بپيچد، پيچدسخت آن بازوان گرم و توانا را در لابلاي گردن و موهايم گردش كند نسيم نفس هايش نوشد، بنوشدم كه بپيوندم با رود تلخ خويش به دريايش وحشي و داغ و پر عطش و لرزان چون شعله هاي سركش بازيگر درگيردم، به همهمه درگيرد خ
×

آدرس وبلاگ من

m-kh42.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/m-kh42

Access to the friends list is not allowed for anyone

تا کجا باید رفت؟

تا کجا باید رفت

تا کجا باید برد

کوله باری را به نام زندگی

که درونش آرزوها هم گدایی می کنند

تا کجا باید گریخت

از حضور سردِ مرگ

از هجوم وحشت ودلواپسی

از شبیخون حماقت در هوس

تا به کی باید شنید 

یک ترانه را ز جنس خاطره 

از هزاران فرسخ احساس گناه 

از هزاران فاصله تکرار ِغم

تا به کی باید ببینم 

این همه دلخستگی را 

و بمانم همچنان پا برجا

تا به کی ...
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 11:13:26 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


بغلم کن


بوسه


من از مستی هراسم نیست


حجاب


میبوسمت


یه احساسی به تو دارم


خدا منو آفرید که عاشق تو باشم


یاد بود لحظه ها


خدایا


مفهوم عمیق و بهترین تعریف از عشق


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

127548 بازدید

18 بازدید امروز

50 بازدید دیروز

158 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements