یک سارشروع به خواندن کرد
اما مرد نشنید
فریاد برآورد : خدایا با من حرف بزن٬
آذرخش درآسمان غرید
اما مرد گوش نکرد
مردبه اطراف خود نگاه کردوگفت:خدایابگذار تو را ببینم
ستاره ای درخشید
اما مردندید
مرد فریادکشید:یک معجزه به من نشان بده٬نوزادی متولد شد
اما مرد توجهی نکرد
پس مرد در نهایت یاس فریاد زد : خدایا مرا لمس کن وبگذار بدانم که اینجا حضور داری
در همین زمان خداوند پایین آمدو مرد را لمس کرد!!!
اما
اما مرد پروانه رابا دستش پراند وبه راهش ادامه داد.......
127022 بازدید
20 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
187 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian