میخوام برم به شهری که کبوتراش .... سایه سر میشن برای زائراش
آقا به هرمریض ناعلاج میده ........... شفایی که نداره هیچ کسی دواش
دیشب اومد توخواب،خوابو شکستم .... گریه کنون زانو زدم نشستم
آقا اومدگفت : به چه غم اسیری ...... گفتم آقا : طبیب گفته میمیری
نگاهی کرد و گفت : بگو فاطمه ..... قلب و دلم یه بارگی شکستن
انگار که تموم آسمونا ................. زانو زدن به حرمتش نشستن
یه بانوی بلند ، قدخمیده ............... اومدکه چهرش شبیه ماه بود
سرم پایین گرفتم از خجالت ......... توشه من یه کوهی از گناه بود
گفتن که این دختر پیغمبر ........... که دشمنا پهلوی اون شکستن
وقتی اومد تموم آسمونا .............. زانوزدن به حرمتش نشستن
گفتم:بی بی یه کوهی ازگناهم ..... یه مجرم همیشه رو سیاهم
گفتم:بی بی دارم میمیرم از شرم ... اگه میشه دیگه نکن نگاهم
دیدم رو صورت شبیه ماهش ....... بارونیه مثل یه دریا خیسه
یه نامه ای نوشت دیدم تو نامش .... شفاعت من داره می نویسه
ناله زدم گفتم : چرا شفاعت ؟ ......... از دست ما یه کوله بار دردی
به من نگاهی کردو گفت که یکبار ... واسه حسین من تو گریه کردی
یکبار واسه حسین من تو گریه کردی
127134 بازدید
103 بازدید امروز
29 بازدید دیروز
208 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian