مهتاب
اگه مهتاب بشی به من بتابی منم رخت سیامو در میارم
اگه بارون بشی نم نم بباری منم یادم میره که شوره زارم
اگه آفتاب بشی تو باغ ابرا منم تو آتیشت پروانه میشم
اگه عاشق بشی حتی دروغی میمونم با غمت هم خونه میشم
میمونم تا نگی فکر سفر بود نگی مثل پرستو در به در بود
میشم کفتر میسوزم تا بدونی که پاسوز غمت آتیش به پر بود که پاسوز غمت آتیش به پر بود
میشینم کنج قصه شعر میسازم واسه ی ناز گل زیر بارون
میخوابم خواب چلگیسو ببینم به جای این همه خواب پریشون
میپوشم رخت بودن تا ته خط به عشق با تو بودن پا میگیرم
به جونم میخرم تنهاییاتو برای گریه هات آسون میمیرم
برای گریه هات آسون میمیرم
میمونم تا نگی فکر سفر بود نگی مثل پرستو در به در بود
میشم کفتر میسوزم تا بدونی که پاسوز غمت آتیش به پر بود که پاسوز غمت آتیش به پر بود
اگه مهتاب بشی به من بتابی منم رخت سیامو در میارم
اگه بارون بشی نم نم بباری منم یادم میره که شوره زارم
اگه آفتاب بشی تو باغ ابرا منم تو آتیشت پروانه میشم
اگه عاشق بشی حتی دروغی میمونم با غمت هم خونه میشم
میمونم تا نگی فکر سفر بود نگی مثل پرستو در به در بود
میشم کفتر میسوزم تا بدونی که پاسوز غمت آتیش به پر بود که پاسوز غمت آتیش به پر بود
سه شنبه 27 اردیبهشت 1390 - 9:00:08 AM